کد مطلب:227815 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:172

بررسی مسأله ی ولایتعهدی از نگاه های گوناگون
پس از اصرار فراوان مأمون، امام ولیعهدی را كه دومین مقام سیاسی بود، پذیرفتند تا موضع تشیع از درون زندان ها و شهادتگاه ها به دستگاه



[ صفحه 61]



خلافت منتقل شود. پذیرش این امر، از چند جهت می تواند مورد تأمل و بررسی قرار گیرد:

1. از نظر نفس زهد امام و بی اعتنایی ایشان به دنیا و شؤون آن. از این نظر امام از قبول آن خودداری می نمودند و حتی از سفر به خراسان و نشست و برخاست با مأمون نیز ناخشنود بودند؛ به طوری كه مأموران دستگاه مأمون، امام را به اصرار و اجبار وادار به پذیرفتن اصل این سفر كردند.

2. از نظر زمینه های حیله گرانه ی سیاسی و این كه مأمون از این پیشنهاد، غرض پاك و سالمی نداشت و این كه برای عملی شدن این امر تا «خلیفة المسلمین» شدن امام، موانع بسیاری بود و به اصطلاح تا به عینیت رسیدن آن راه درازی بود، كه امام نیز بر این امر به علم امامت و درك و اشراف بر جریان های سیاسی كشور آگاه بودند.

3. از نظر موضع اجتماعی شیعه و سادات در آن روز كه از پذیرفتن این امر با شرایطی كه امام تعیین نموده بودند، مصلحت سیاسی و اجتماعی شیعه را تأمین می كرد. از این منظر، بزرگانی همچون سید مرتضی و شیخ طوسی، نزدیك شدن و قبول ولایتعهدی را همانند با ورود امام علی بن ابیطالب به شورای خلیفه ی دوم به منظور احقاق حق ارزیابی نموده اند. [1] .



[ صفحه 62]




[1] امام در عينيت جامعه، صص 59 - 58.